نگاهت مثل آینه ، پاک و زیباست
دل عاشق به شور صد تمناست
چنان احساس پاکی داری بر چشم
که شیطان دلم رسوای رسواست.
بیار ساغر که میخانه خزان گشت
به سرمستی ما ، صد دل روان گشت
ببخشا تو زمانت ، به خرابات
دلم غافل از این وقت و زمان گشت
سعید دامغانیان
دستات کجاست نازنین
تو این خزون برگریز
حیف که تو رو ندارم
تو این بارون یکریز.
دلم میخواد بباره
بارون عشق رو سرم
سجاده ی عشقتو
پیش خدا میبرم.
دلم هواتو کرده
اونقدر باور نداری
دلم امون نمیده
روی سرم میباری؟
سعید دامغانیان
درباره این سایت